فرزندخواهی زن

از ویکی‌جنسیت

فرزندخواهی زن؛ تمایل زن به داشتن فرزند.

فرزندخواهی متناسب با ظرفیت‌های جسمانی و میل طبیعی زن، به‌عنوان یکی از حقوق او مطرح شده است. سازوکارهای طبیعی زن نیز در راستای پاسخ‌گویی به این تمایلات قرار دارد. برخی از رویکردهای فمینیستی، طبیعی شمردن این تمایل را انکار می‌کنند، اما داده‌های آماری از وجود این میل در اکثریت قریب به اتفاق زنان خبر می‌دهد.

مفهوم‌شناسی

فرزندخواهی به‌معنای تمایل به داشتن فرزند، با فرزندآوری متفاوت است. بر اساس پژوهش‌های انجام شده در ایران، به‌طور میانگین، هر زوج تمایل به داشتن 2.8 فرزند دارد. بر این اساس هر ده زن خواهان داشتن 28 فرزند هستند، اما تحت تاثیر عوامل اقتصادی و سبک زندگی، میزان باروری در ایران 1.8 است که فاصله معناداری را میان انگیزه و اقدام برای فرزندآوری، نشان می‌دهد.[۱]

رویکردهای فمنیستی

برخی از فمنیست‌ها، علت فرودستی زنان و منشا ستم بر آنان را شرایط جسمی زن، از جمله قابلیت مادری وی می‌دانند و معتقدند، برای آزادسازی زنان باید بر واقعیت‌های طبیعی مثل باروری و تولیدمثل غلبه کرد. از این‌رو در پی جواز عقیم‌سازی، سقط جنین و ترویج روش‌های پیشگیری از بارداری و تولیدمثل مصنوعی هستند.[۲] در مقابل، برخی دیگر از فمنیست‌ها با توجه به‌ میل شدید زنان به بچه‌دار شدن، کمک‌فناوری‌های تازه به زنان نابارور را در زمینه فرزندآوری ارج می‌نهند.[۳] برخی پزشکان معتقدند، حتی زنانی که احساس و میل جنسی ندارند، از غریزه نیرومند مادری برخوردار هستند.[۴]

رویکردهای فقهی

دین اسلام، حق فرزندآوری را برای زنان به‌رسمیت شناخته و فقهاء برای تضمین این حق، تصریح کرده‌اند که زوج نباید در جماع، بدون رضایت زوجه، عزل[۵] کند و مانع بارداری زن شود؛ اگر وی بدون رضایت زوجه عزل کرد، به‌عنوان دیه نطفه باید تا ده دینار به زن بپردازد.[۶] البته میان فقیهان در این مسئله اتفاق نظر وجود ندارد؛ به‌عنوان مثال برخی بر حرمت و برخی بر کراهت ممانعت مرد از بارداری زن رای داده‌اند.[۷][۸] با توجه به ‌قاعده شرط ضمنی، قاعده نفی ضرر و قاعده عسر و حرج، زوجین حق ندارند بدون رضایت دیگری به‌طور کامل و به‌صورت دائمی، از تحقق بارداری زوجه خودداری کنند.[۹] بر اساس قاعده شرط ضمنی، اقدام به ازدواج در نظر عرف دربردانده تعهدی ضمنی برای جلوگیری نکردن دائمی از تولیدمثل است و اصولاً یکی از کارکردهای اصلی خانواده، تولیدمثل است؛ [۱۰] تا آنجا که بی‌فرزند ماندن اختیاری و دائمی زن و شوهر، یک پدیده اجتماعی نادر است. به‌همین دلیل اگر مرد یا زنی پس از عقد ازدواج، از تصمیم خود مبنی بر جلوگیری دائمی از تولیدمثل خبر دهد، مورد سرزنش قرار می‌گیرد که چرا این تصمیم را پیش از عقد بیان نکرده است.[۱۱]

رویکردهای حقوقی

فرزندخواهی یکی از حقوق زن است. با این وجود قانون مدنی در مورد حق زن، در بچه‌دار شدن (ممانعت شوهر از بارداری زن) سکوت کرده و تنها راه زن برای احقاق این حق، استناد به مصادیق عسر و حرج در ماده 1130 قانون مدنی است که بر اساس آن، هرگاه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند با رجوع به حاکم شرع، تقاضای طلاق کند. اگر عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق کند و در صورتی که اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود. دادگاه می‌تواند در هر موردی که عسر و حرج زن احراز شود، حکم طلاق صادر کند.[۱۲]

به‌رسمیت شناختن حق فرزندخواهی، برای زن متضمن آثاری است، از جمله اینکه اگر مرد امکان بچه‌دار شدن را نداشته باشد، زن بتواند به زندگی مشترک پایان دهد یا با روش‌های مشروع علمی اقدام به باروری کند؛ [۱۳] اما از حیث قانونی، زن تنها به‌دلیل عقیم بودن مرد[۱۴] یا در مواجهه با بچه‌دار نشدن مرد و در صورت پذیرش شروط ضمن عقد توسط شوهر، [۱۵] می‌تواند درخواست طلاق بدهد.[۱۶] در حالی که از حیث شرعی، عدم استیفاء فرزندخواهی، حتی به‌دلیل عدم رغبت، مصداقی از این حق زن است و بر مبنای حق تقاضای طلاق از طرف زن، تطبیق می‌شود. از این منظر، عدم امکان استیفاء حق داشتن فرزند با عزل و عدم رغبت شوهر، مصداق می‌یابد و مبنای مشروعیت آن یا قاعده نفی حرج است که از احکام ثانوی است یا مصلحت است که از احکام حکومتی است و به هر حال چه از احکام ثانویه و چه از احکام حکومتی باشد، حق انسانیِ زن در خصوص داشتن فرزند، خاستگاه ورود این مقوله در قانون و سیاست‌های تقنینی شده است.[۱۷]

سایر حقوق مرتبط با فرزندخواهی

حق شیردادن

در راستای حق فرزندخواهی، به حق زن در شیر دادن به ‌فرزند و حق زن برای حضانت اولاد نیز توجه شده است. شیر دادن بر مادر واجب نیست[۱۸] و هیچ یک از فقهاء به آن فتوا نداده‌اند، اما دیگران مکلف‌اند که به حق مادر احترام بگذارند، نه او را از احقاق این حق الهی منع کنند و نه دیگری را بر او مقدم بدارند.[۱۹] شیر دادن مادر به فرزند از نظر حقوقی یک حق و دارای ماهیت مطالبه است و مادر می‌تواند از شوهر بخواهد برای شیر دادن به فرزند به او اولویت دهد و فرزند را برای رضاع به شخص دیگری نسپارد، همان‌طور که مادر از اجبار به شیر دادن مصونیت دارد و شوهر نمی‌تواند وی را مجبور به این کار کند.[۲۰] البته در صورتی که تغذیه طفل با شیوه‌های دیگر امکان‌پذیر نباشد، شیر دادن، تکلیف مادر بوده و حق ندارد از آن امتناع کند.[۲۱] در مورد مطالبه حق شیردادن به کودک، نیز قانون مدنی سکوت کرده و تنها می‌توان به ‌این حق به‌عنوان یکی از مصادیق حسن معاشرت اشاره کرد.[۲۲]

حق حضانت

حق حضانت نیز از جمله حقوق مادر است که در برابر پدر و دیگر خویشان مطرح می‌شود. حضانت به‌معنای نگهداری، پرورش و تربیت کودک است که در احکام دینی دارای مراتب و شرایط خاصی است. تا زمانی که کودک شیر می‌خورد، حقوق پدر و مادر از جهت حضانت نسبت به او یکسان است. ولی هنگامی که از شیر گرفته شود، حق پدر مقدم است و اگر پدر فوت کند، مادر بر دیگر خویشان مقدم است.[۲۳] در قانون نیز این حق به‌ رسمیت شناخته شده است.[۲۴] بعد از فصال و از شیر گرفتن پیش از موعد کودک بر اثر بیماری یا کم شیری مادر، تمام مسئولیت حفظ کودک با پدر است و مادر وظیفه‌ای ندارد. از این‌رو در موضوع دایه گرفتن[۲۵] برای کودک فقط به پدران خطاب شده است.[۲۶] در این مسئله ظاهراً قانون‌گذار بنابر مصلحت طفل، نظر فقهایی را پذیرفته که حضانت را برای پدر و مادر، حق و تکلیف می‌دانند و از آن به‌عنوان تکلیف مادر یاد کرده است.[۲۷] بر این اساس مادر نمی‌تواند از حضانت کودک خودداری کند، زیرا تکلیف، الزام‌آور بوده و مانند حق، قابل انتقال و اسقاط نیست.[۲۸]

پانویس

  1. . قاسمی، «تفاوت معنادار فرزندخواهی تا فرزندآوری»، خبرگزاری فارس.
  2. تانگ، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمنیستی، 1399ش، ص123.
  3. آبوت و والاس، جامعه‌شناسی زنان، 1393ش، ص159.
  4. آبوت و والاس، جامعه‌شناسی زنان، 1393ش، ص153.
  5. بیرون ریختن منی.
  6. شهید ثانی، شرح لمعه، 1387ش، ج9، ص32-33.
  7. طوسی، النهایه، 1401ق، ص482-483.
  8. خمینی، تحریر الوسیله، 1421ق، ص698.
  9. جوادی آملی، خانواده متعادل و حقوق آن، 1393ش، ص152.
  10. آزاد ارمکی، جامعه‌شناسی خانواده ایرانی، 1392ش، ص20.
  11. بستان، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی در نهادهای اجتماعی، 1388ش، ص256-257.
  12. قانون مدنی، ماده1130.
  13. حکمت‌نیا، فلسفه نظام حقوق زن، 1390ش، ص265.
  14. ماده 13 قانون حمایت خانواده مصوب 1353ش و عدم نسخ آن در قانون حمایت خانواده مصوب 1391ش.
  15. شرط10 عقد نامه‌های ازدواج دائم.
  16. قانون مدنی، ماده 1119.
  17. رحیمی سجاسی و دیگران، «نقدی بر رویکرد اقتصادمحور قوانین خانواده: تبیین خلاهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن»، 1398ش، ص37.
  18. سوره بقره، آیه 233.
  19. جوادی آملی، خانواده متعادل و حقوق آن، 1393ش، ص334.
  20. حکمت‌نیا، فلسفه نظام حقوق زن، 1390ش، ص271.
  21. قانون مدنی، ماده 1176. مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد، مگر در صورتی که تغذیۀ طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد.
  22. کاتوزیان، دوره حقوق مدنی خانواده: اولاد، روابط پدر و مادر و فرزندان، نسب، همبستگی خانوادگی و حمایت از کودکان، فرزند خواندگی، 1393ش، ج2، ص135.
  23. جوادی آملی، خانواده متعادل و حقوق آن، 1393ش، ص329.
  24. قانون مدنی، ماده 1171. در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است خواهد بود هر چند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.
  25. سوره بقره، آیه 233.
  26. جوادی آملی، خانواده متعادل و حقوق آن، 1393ش، ص340.
  27. قانون مدنی، ماده 1168. نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.
  28. سلّار، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، 1414ق، ص166.

منابع

  • قرآن.
  • آبوت، پاملا و والاس، کلر، جامعه‌شناسی زنان، ترجمۀ، منیژه نجم عراقی، تهران، نی، 1393ش.
  • آزاد ارمکی، تقی، جامعه‌شناسی خانواده ایرانی، تهران، سمت، 1392ش.
  • بستان (نجفی)، حسین، اسلام و تفاوت‌های جنسیتی در نهادهای اجتماعی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388ش.
  • تانگ، رزمری، نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‌های فمینیستی، ترجمۀ، منیژه نجم عراقی، تهران، نی، چاپ دوم، 1391ش.
  • حکمت‌نیا، محمود، فلسفه نظام حقوق زن، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی، 1390ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، خانواده متعادل و حقوق آن، ترجمۀ، ابراهیم جوانمرد فرخانی، قم، اسراء، 1393ش.
  • خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1421ق.
  • رحیمی سجاسی، مریم و دیگران، «نقدی بر رویکرد اقتصادمحور قوانین خانواده: تبیین خلاهای قانونی حقوق انسانی و عاطفی زن»، در پژوهش‌نامه اسلامی زنان و خانواده، شماره 14، سال 17، بهار 1398ش.
  • سلّار، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة، تحقیق السید محسن الحسینی الامینی، بیروت، دارالحق، 1414ق.
  • شهید ثانی، ترجمه و تبیین شرح لمعه، ترجمۀ، علی شیروانی و محمد مسعود عباسی، قم، دارالعلم. 1387ش.
  • قانون مدنی.
  • قاسمی، صالح، «تفاوت معنادار فرزندخواهی تا فرزندآوری»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 18 مهر 1398ش.
  • طوسی، محمد‌ بن حسن، النهایه، بیروت، دارالکتب العربیه، 1401ق.
  • کاتوزیان، ناصر، دوره حقوق مدنی خانواده: اولاد، روابط پدر و مادر و فرزندان، نسب، همبستگی خانوادگی و حمایت از کودکان، فرزند خواندگی، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم، 1393ش.